به گزارش خبرگزاری حوزه، متن کامل سخنرانی حضرت آیت الله سبحانی در رونمایی از موسوعه مشارکت شیعه در پیدایش علوم اسلامی به این شرح است:
در رشته شیعه شناسی موضوعات گوناگونی است که هرکدام از آنها در گرو بحث های گسترده ای است. یکی از آن موضوعات مشارکت شیعه در پیدایش علوم اسلامی و گسترش آنها است که از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا برخی از نویسندگان مغرض یا ناآگاه مشارکت شیعه را در این مورد ناچیز شمرده و سرپوشی بر کوشش های عالمان شیعه نهاده اند.
از مراجعه به کتب تاریخی و رجالی روشن می شود که این نوع اتهام سابقه دیرینه دارد که به برخی از آنها اشاره می شود:
۱. نجاشی در مقدمه کتاب خود می نویسد: من این کتاب را به امر سید شریف می نویسم زیرا ایشان فرمودند که گروهی از مخالفان به تحقیر ما پرداخته و مدعی هستند که امامیه در علوم اسلامی فاقد افرادی هستند که دارای تألیف و تصنیف باشند. سپس می گوید: این، گفتار کسی است که دیگران را نشناخته اند و موقعیت و شرکت آنها پنهان مانده است.([۱])
در حقیقت رجال نجاشی در عین این که کتاب رجالی است بیانگر آثار و نوعی فهرست از تألیفات علمای شیعه در طول چهار قرن است و لذا کوشش می کند از اسامی تألیفات هرکدام از کسانی را که عنوان می کند، نام ببرد، بنابراین این کتاب یک نوع پاسخ عملی به چنین تهمت ناجوانمردانه است.
تکرار این تهمت در قرن هشتم
۲. در قرن هشتم ابن تیمیه این شبهه را بار دیگر مطرح کرده و می گوید نقل روایات به صورت اسناد از ویژگی های اهل سنّت است و رافضی ها نسبت به این موضوع عنایت کمتری دارند.([۲])
پس از وی سیوطی هم از ابن تیمیه پیروی کرده و می گوید علمای شیعه در گردآوری مسانید، کوتاهی کرده اند.([۳])
این دو نفر هر چند بر خلاف واقع سخن گفته اند، امّا اصل موضوع را انکار نکرده اند; برخلاف برخی از معاندان که با انکار اصل موضوع، تهمتی مضاعف، وارد می کنند.
تهمت مضاعف در قرن چهاردهم
در قرن چهاردهم این تهمت شدت بیشتری پیدا کرده که به تدریج نام می بریم:
الف. جرجی زیدان مؤرخ مسیحی
جرجی زیدان مسیحی(م۱۳۱۴ق) هنگامی که در نگارش تاریخ، به شیعه می رسد، می گوید: شیعه تألیفاتی ندارد که آیندگان از آن بهره بگیرند، آنان همیشه بر سر سفره دیگران نشسته اند و از آنها بهره مند می شوند.([۴])
انتشار کتاب جرجی زیدان در عراق سبب شد که گروهی از بزرگان علما درباره این ابهام موضع گیری کرده، و پاسخ عملی بدهند. در این موضوع سه نفر تصمیم گرفتند هرکدام به نوعی به این تهمت پاسخ عملی بدهند، آنان عبارتند از:
۱. آیت الله سید حسن صدر(۱۲۷۲ـ۱۳۵۴)
۲. آیت الله آقا بزرگ تهرانی(۱۲۹۳ـ۱۳۸۹)
۳. آیت الله شیخ محمدحسین کاشف الغطاء(۱۲۹۴ـ۱۳۷۳)
این سه شخصیت پس از مذاکره تصمیم گرفتند که هرکدام به نوعی به پاسخ این تهمت بپردازند.
آیت الله صدر با نوشتن کتاب ارزشمند تأسیس الشیعة الکرام فی فنون الإسلام عملاً این تهمت را پاسخ داد و با دلایل تاریخی و مستند به کتب رجالی، مشارکت شیعه را در علوم اسلامی یکی پس از دیگری ثابت نمود و نه تنها موضوع مشارکت را مطرح کرد، بلکه آنان را پایه گذاران علوم اسلامی معرفی نمود و کلیه مطالب خود را با مصادر و منابع قطعی به ثبوت رسانید. این کتاب اخیراً نیز به وسیله فرزند محترمشان آقای سید محمد صدر چاپ شد و توانست پاسخ علمی به چنین تهمتی باشد.
مرحوم آیت الله آقابزرگ تهرانی تصمیم گرفت که کتاب های علمای شیعه را به صورت الفبایی فهرست کند و در حد امکانات آن روز خدمت عظیمی به جهان شیعه نمود و در سال ۱۳۳۴ از آن فارغ شد و سپس همگی در ۲۶ جلد منتشر شد.
آیت الله کاشف الغطاء قرار شد به مبارزه با کج اندیشی و اشتباهات امین الدین ریحانی لبنانی بپردازد و خطاهای تاریخی او را روشن کند. خوشبختانه این کتاب اخیراً نیز به نحو احسن به نام المراجعات الریحانیة چاپ شده است.
حقّا که باید نسبت به این سه شخصیت بزرگ ادای احترام کرد و در تکریم آنان کوشش نمود که سالیان درازی برای ردّ یک تهمت صرف عمر کرده و آثار گرانبهایی از خود به یادگار گذاشتند.
با این که این آثار ارزشمند پرده از جهل گروه ناآگاه برمی دارد امّا هنوز هم این فکر جسته و گریخته در کتاب های برخی از معاندین دیده می شود.
ب. مرعشلی مؤلف کتاب فتح المنّان می نویسد اصولاً احادیث مسند اختصاص به اهل سنت و جماعت دارد و روافض از این نعمت برخوردار نیستند.([۵])
با این که نویسنده از نیم خورده ابن تیمیه بهره می گیرد آن انصاف مختصری که در کلام او بود آن را نادیده گرفته و مدعی است که اصلاً شیعه در حدیث مسندی ندارد!!
ج. اخیراً در ریاض کتابی به نام «ما صدر التلقی واصول الاستدلال العقدیة عند الإمامیة» به عنوان پایان نامه دانشجویی نوشته شده است و دکتر عبدالرحمن صالح بر آن مقدمه ای نوشته و تهمت را فزون تر کرده; زیرا مشاهده کرده که احادیث مسند شیعه مانند کافی و غیره در همه جای جهان هست، لذا می گوید شیعه اینها را در قرن چهارم و پنجم جعل کرده است!([۶])
حقّا که باید گفت: «لکلّ شیء دلیل إلاّ الافتراء علی الشیعة»، هر چیزی برای خود دلیل و برهان می طلبد امّا افتراء بر شیعه و نسبت دروغ به آنان دلیل نمی خواهد، هر کسی هر چه دلش بخواهد درباره پیروان اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) می گوید و بازخواست هم نمی شود.
بنده در سال ۱۳۳۶ هـ.ق عازم حج بودم و در مکّه منزل یکی از علمای آنجا را اجاره کردیم. صاحب منزل از قضات مکه بود. روزی به دیدن ما آمد و گفت: «شیخنا السبحانی هل للشیعة تألیف؟!» من از گفتار او در شگفت ماندم. با خود گفتم مکه معظمه پایگاه اسلام است و قرن ها است شیعیان و عالمان آنها به زیارت کعبه و اعمال حج مشرف می شوند، جایی که قاضی مکه از وضع شیعه اطلاعی نداشته باشد از دیگران چه انتظار است.
اینجانب در مورد افتراء این دو نفر که شیعه یا احادیث مسند ندارد و یا آنها مجعول است، نقدی به نام «دور الشیعة فی الحدیث والرجال نشأة وتطوراً» نوشتم و این کتاب در حدود ۴۸۰ صفحه چاپ شده و نسخه را به دست دکتر صالح رساندم و در این کتاب تاریخ حدیث شیعه و رجال شیعه را قرن به قرن نوشته و مسئله را آفتابی نموده ام.
موسوعه در هفده جلد
با تقدیر از خدمات ارزنده این شخصیت های والامقام یادآور می شویم اثر جدیدی که به نام «نقش شیعه در پیدایش علوم اسلامی و گسترش آن» بوسیله گروهی از دانشمندان تألیف شده است، اثر بسیار باعظمتی است زیرا بر خلاف گذشتگان، به خاطر داشتنِ مصادر و منابع متعدد، هر یک از رشته های علوم اسلامی را به صورت مفصل ارزیابی نموده نقش شیعه در پیدایش و گسترش آن را کاملاً ثابت نموده اند. این اثر در عصر حاضر کاملاً مبتکرانه است و ما از همه دست اندرکاران و نویسندگان و سرپرستان این موسوعه تقدیر و تشکر نموده و بالأخص از محضر محترم مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی سپاس مضاعف داریم که با همت و راهنمایی های ایشان این اثر بوجود آمده است.
در اینجا از بازگویی نکته ای ناگزیرم، این نوع کار گروهی علاوه بر این که اثر بدیع و کم نظیری پدید می آورد، سبب می شود که گروهی در این موضوعات تربیت شوند که هریک از این نویسندگان می توانند نظایر این موضوعات را مطرح کند و بنویسد. مرحوم آیت الله بهشتی می فرمود: آیت الله العظمی بروجردی با دعوت جمعی برای نگارش کتاب «جامع احادیث شیعه» نه تنها کتاب جامعی را پدید آورد بلکه گروهی را به عنوان محدث تربیت کرد.
امید است ان شاءالله این نوع خدمات در حوزه استمرار پیدا کرده و خدمات شیعه به جهان معرفی شود و لذا پیشنهاد می شود مجموع مجلدات ۱۷گانه در دو جلد یا زیادتر تلخیص شده و به دو زبان عربی و انگلیسی ترجمه شود، و با وسائل گوناگون در اختیار نویسندگان غیر شیعه قرار گیرد.
در پایان یادآور می شوم: حضرت آیت الله مکارم از این که نتوانستند در همایش شرکت کنند عذرخواهی نمودند و همگان پیام حضرتش را شنیدیم.